٤. باران هميشه بهتر است.

4.3K 936 275
                                    


سهون با پاهاش ضرب گرفته بود. اون هر وقت عصبي بود اينكارو انجام ميداد و با پاش روي زمين ضرب ميگرفت. همون موقع اسمش صدا شد. براي همين از جاش بلند شد و وارد اتاق دكترش شد.

خانم لي با ديدن سهون لبخندي زد و گفت:"سلام سهون... خيلي وقت بود نديده بودمت... "

سهون عرق كف دستشو با شلوارش تميز كرد و با لبخند مصنوعي رو به روي خانم لي نشست. خانم لي نگاه كوتاهي به پرونده پزشكي سهون انداخت و بالاخره دوباره نگاه مهربونشو به سمت اون دوخت و گفت:"خب... اوضاع چطوره؟..."

سهون معمولا پسر خجالتي نبود و هميشه هر چي دلش ميخواست رو ميگفت. ولي تو اين موارد ترجيح ميداد كوتاه جواب بده پس با صداي آرومي گفت:"خوبه... چيز خاصي نيست... مثل هميشه..."

خانم لب با لبخند گفت:"تغيير كردي!"
و سهون رو گيج كرد. خانم لي خنديد و نگاهشو به موهاي سهون دوخت و گفت:"موهات... سه ماه پيش مشكي بود... ولي الان قرمزه!"

سهون لبخندي مصنوعي زد. موهاشو ماه پيش رنگ كرده بود. خانم لي پرسيد:"سركار اوضاع چطور پيش ميره؟"

سهون به كارش فكر كرد. خانم لي خيلي زياد مخالف اين بود كه سهون بره توي بخش جرايم خشن كار كنه ولي در انتها به تصميم سهون احترام گذاشت و قرار شد حواسش به سهون باشه. اينكه سهون از روياي نويسندگي و داشتن يه آموزشگاه رقص، داشت توي بخش جرايم خشن كار
ميكرد زياد منطقي نبود. اما خب، سهون فقط يه چيز رو ميخواست و اونم حمايت شدن تو هر كاري بود كه ميخواست انجام بده.

سهون مكثي كرد و گفت:"خب... خوبه... چهار ماهي ميشه كه اونجا كار ميكنم... يادتونه كه سري قبل بهتون گفتم كه يه پسر لوس و احمق با وسواس تميزي تو تيممونه؟... اون پسر يعني بك، الان بهترين دوستمه... واقعن پسر نابغه و خوبيه..."

خانم لي سرشو تكون داد و گفت:"اوه واقعا!"
انگار ميخواست يه جورايي سهون رو به بيشتر صحبت كردن ترغيب كنه. سهوني كه هميشه اول كار خيلي سخت به حرف ميومد و بعد يهو تبديل به يه موجود وراج ميشد.

سهون سرشو تكون داد و بعد با مكث كوتاهي گفت:"راستي... يكي ديگه هم هست تو تيممون... اسمش جونگينه... بنظرم جذاب ترين آدميه كه تو زندگيم ديدم... روش كراش دارم!"

-"اوضاع با اون چطوره؟"

سهون آهي كشيد و گفت:"يه جورايي اخلاقش جدي و سرده... ولي احساس ميكنم كه از درون خيلي مهربون باشه... ميدونين... از اونجور آدماييه كه بدون اينكه حواست باشه حواسش بهت هست... خيلي ازش خوشم مياد و باوجودي كه رابطه ما در حد هم صحبتي فقط دوتا همكاره... ولي خب... اميدوارم به زودي با هم دوست بشيم..."

Phoenix  Where stories live. Discover now