Phoenix

٢٥. رقت انگيز

جونگده لپ تاپش رو به بكهيون داد و گفت:"از اين صفحه بخون!"

بكهيون به صفحه لپ تاپ نگاه كرد و شروع به خواندن كرد:

(سويونگ از لي جونگ مين پرسيد:"رابطه تو و ليهون چيه؟"

لي جونگ مين خنديد و گفت:"اگه ازش خوشت مياد بايد بهت بگم كه ليهون گي هست..."

سويونگ آهي كشيد و گفت:"ليهون دوستمه..."

لي جونگ مين ابرويش را بالا برد و گفت:"ما رابطه اي نداريم... اگه رابطه داشتيم كه به دوستش ميگفت..."

سويونگ با حرص گفت:"داري ميگي رابطه ندارين و با جمله بعديت انگار داري ميگي رابطه دارين ولي به طور غير مستقيم!"

لي جونگ مين گفت:"اگه يه آدم خنگ بودي الان ميرفتي خونتون و براي جفتمون راحت تر بود، ولي من هميشه اينجوري رفتار ميكنم... اينكه يه آدم باهوش رو پيدا كنم و مجبورش كنم به كلماتم توجه كنه... بعدم خيلي راحت بازيش بدم..."

سويونگ آهي كشيد و گفت:"با ليهون رابطه جنسي يا عاشقانه يا دوستي داري؟"

لي جونگ مين گفت:"سوالت ميتونه سه تا جواب داشته باشه..."

سويونگ گفت:"با ليهون رابطه جنسي داري؟"

-"آره!"

-"با ليهون رابطه عاشقانه داري؟"

-"آره!"

-"با ليهون علاوه بر اينها نزديكي؟... يعني باهاش دوستي؟..."

-"آره!"

سويونگ با تعجب گفت:"الان به هر سه سوالم جواب دادي آره!"

لي جونگ مين گفت:"نه!"

سويونگ كلافه شد و لي جونگ مين خنديد و گفت:"واقعا ببخشيد... ولي خودمم جواب سوالاتو نميدونم...")

بكهيون لبخندي زد و رو به جونگده كرد و گفت:" از لي جونگ مين خوشم مياد...خيلي نكبته و خيلي سويونگ رو خوب ميپيچونه!"

جونگده خنديد. بكهيون به خوندن ادامه داد:

(سويونگ دوست داشت خودش و لي جونگ مين را با هم بكشد. پس پرسيد:"اوكي... تو قتل مينهو... ليهون ربطي داشته؟"

لي جونگ مين گفت:"الان به عنوان دوست ليهون اومدي اينجا كه به پليس پرونده قتل بگي كه ليهون قاتله؟"

سويونگ احساس كرد كه با بزرگ ترين ترسش رو به رو شده است. اما اگر ليهون نسبت به جمله "اگه مينهو ازم جدا بشه، خودم و خودشو ميكشم!" جدي ميبود، الان خودش را هم كشته بود. ولي ليهون زنده بود. پس گفت:"ليهون قاتل نيست... فقط ميخوام مطمئن بشم كه در آينده مزاحمش نميشي... اون از قضيه مينهو خيلي صدمه ديد..."