Taehyung pov :در حالی که جعبه های کادو کوفتی توی دستم نمیذاشت حتی جلوی پام و ببینم با راهنمایی های نامجون که جعبه های کمتری دستش بود وارد اتاق شدم و کادو ها رو پرت کردم رو بقیه جعبه های گوشه دیوار و مثل بقیه ولو شدم رو تخت کنار جونگکوک
در حالی که نفس نفس میزدم شروع کردم به غر زدن
= آیش لعنتیای کَنه بیریخت آخه که چی
الان اینهمه کادو دادین تونستین مخمو بزنین من که اصلا نمیدونم کی به کیه چی به چیهیونگی در حالی که کل مدت و رو تخت هوسوک لم داده بود و هیچ کمک رسانی ای بهمون نکرده بود گفت
× کیم بهتره که خفه شی و بجاش فقط بازشون کنی و ببینی چیا بهت دادن تا از شر کوهی که نصفه اتاق و گرفته خلاص شی
جونگکوک موافقت کرد
$ حق با یونگیه فضای اتاقتون خیلی تنگ شده
با تنبلی از روی تخت بلند شدم و گفتم
= حداقل نمیخواین کمکم کنید
هوسوک که تا اون لحظه خسته سرشو گذاشته بود روی پای یونگی با این حرفم مثل فشنگ بلند شد
دست راستش و گذاشت کنار شقیقش و سلام نظامی داد و گفت# بله قربان در خدمت گذاری حاضرم
و بعد با حالت دو خودش و رسوند به کادو و یه جعبه رو جنگ زد و با حالت وحشیانه ای شروع کرد به پاره کردن جعبه
جونگکوک در حالی که میخندید با آرامش رفت پیش هوسوک نشست و جعبه دیگه برداشتیونگی اعلام کرد که خوابش میاد و هیچ کمکی نمیکنه
نامجونم گفت امروز پدرش دوچرخه جدیدشو براش میفرسته و باید بره تحویلش بگیره بنابراین نمیتونه کمکی بهمون کنه و اتاق و ترک کرد
هوسوک بلاخره موفق شد جعبه رو باز کنه و اولین کادو یه باکس شیشه ای بود که تا خِر خِره پر شکلات بود
با ذوق باکس و از دستش گرفتم و بازش کردم و بسته شکلات تخته ای رو برداشتم و باز کردم و بی صبر یه گاز گنده بهش زدم
جونگکوک بیخیال جعبه کادو توی دستش شد و یه مشت از شکلات های پوست قرمز توی باکس برداشت
هوسوکم که حس میکرد داره از قافله جا میمونه یه شکلات تخته ای برداشت و بازش کرد و یه گاز گنده بهش زد
اما به محض جویدن چهرش تو هم رفت و شکلات و پرت کرد روی زمین و دوید سمت سرویس بهداشتی
با تعجب در حالی که رفتنش و نگاه میکردم گفتم
=نکنه هوسوک حامله شده
با این حرفم جونگکوک زد زیر خنده و همزمان یونگی سیخ وایساد و در حالی که با چشم های ورقلمبیده نگاهم میکرد داد زد
YOU ARE READING
Mad boys/vminkook
Teen Fictionدا ×ستان راجب یه گروه چهار نفرس به اسم (Devils)که متشکل از چهار تا پسر که تازه به مدرسه شبانه روزی چودامدونگ اومدن و یه عضو جدید بهشون اضافه میشه کل مدرسه رو دستشون میچرخونن نه اینکه باباهاشون کله گنده و صاحب مدرسه باشن... نه فقط اونقدری کله خر...