سلام لاولیای من چطورین دلم براتون حسابیییی تنگ شده بود 💖من اومدم بعد از عمری به واتپد سر زدم قشنگ گوشه کناره های واتپدم تار عنکبوت بسته از بس وقت نمیکنم بیام و فیلترشکنم بالا نمیاد 😑
فک کن اینستا بالا میادا ولی واتپد نهخب اولا که شرمنده بخاطر ستاره سهیل بودن به بزرگی خودتون این بنده حقیر و ببخشید ولی واقعا دارم بزرگ شدن و با گوشت و خونم حس میکنم
تا پارسال من توی دنیای خودم بودم و اینطوری بودم که
ای بابا کلی وقت دارم واسه همه چیز و میتونم هم به گوشی برسم و هم کارای مدرسه و هم بیرون و خب بیشتر وقتمم به گوشی اختصاص داشت و خب اونقدری که باید مسئولیت پذیر نبودم و درسا هم سبک تر بوداما حالا که کارای بیشتری سرم ریخته کم کم دارم درک میکنم که دیگه وقت کافی برای خواب هم ندارم چه برسه به گوشی و خب باید بزرگ شم و مسیولیت پذیر تر بشم و سعی کنم از دنیای مجازی کمی فاصله بگیرم تا بتونم به کارام برسم
و خب این برای منی که وقتی به چیزی عادت میکنم
و بعد میخوام تغییرش بدم حس بدی میگیرم واقعا عذاب آور بود
و شاید باورتون نشه ولی خب در حدیم که گوشی قبلیم نابود شده بود ولی بازم واسم سخت بود که بخوام با یه جدید عوضش کنم و یکم دیر با گوشی جدید کنار اومدم 😂
و خب در کل شرمندهاومدم یه چیزی بپرسم
امروز اکثر نویسنده هایی که فالو دارم یا فیکشون تو لایبرریمه انپابلیشش کردن کارشونو و گفتا که واتپد داره بوکا رو ریپورت میکنه پس ترجیح میدن یه مدت آنپابلیش کنن
شما میدونین جریان چیه ؟
منم همینطوری گفتم بزار ببینم چطوریه مثه اسکلا کلا آنپابلیش کردم کارمو
بعد از دوباره نشستم دونه دونه پارتا رو پابلیش کردم🗿بعد اول که پابلیش کردم دوباره دیدم ووت و سین و کامنتا صفر شده میخواستم بزنم زیر گریه که دیدم دوباره برگشت خیالم راحت شد 😂💔
اگه میدونین جریان چیه بهم میگین
و اینکه به نظرتون منم آنپالیش کنم ؟
راستی شاید امشب پارت داشته باشیم
دوستون دارم لاولیا ♥️🫂
YOU ARE READING
Mad boys/vminkook
Teen Fictionدا ×ستان راجب یه گروه چهار نفرس به اسم (Devils)که متشکل از چهار تا پسر که تازه به مدرسه شبانه روزی چودامدونگ اومدن و یه عضو جدید بهشون اضافه میشه کل مدرسه رو دستشون میچرخونن نه اینکه باباهاشون کله گنده و صاحب مدرسه باشن... نه فقط اونقدری کله خر...