Writer pov:جیمین در حالی که کاملا پشت جین پناه گرفته بود چراغ قوشو به سمت جنگل انداخت
اونا هنوز وارد جنگل نشده بودن و به شدت مردد بودن
جین حالا که رو به روی جنگل مخوف و تاریک پشت مدرسه ایستاده بود متوجه لجبازی مزخرفش شده بود
اما با صدای جیمین آب دهنش قورت داد و سعی کرد همه افکار مزخرف و بیرون کنه و سمت جنگل قدم برداره
% هیونگ چرا نمیری ، زود باش دیگه
جین اولین قدم و سمت داخل جنگل برداشت و جیمینم در حالی که بازوشو چنگ زده بود کنارش ایستاد
چشماشونو محکم روی هم فشار میدادن و بدنشونو منقبص کرده بودن و هر لحظه منتظر اتفاق بدی بودن اما بعد چند لحظه آروم لای چشماشونو باز و دور و اطراف و چک کردن
فعلا همه چیز عادی بود و مثل فیلم ترسناکا هیچ دستی از تو زمین در نیومده بود که با خودش ببرتشون توی خاک
و هیچ جن بی ادبی نبود تا اونا رو به قعر جنگل ببره
پس انقباض بدنشونو کمتر کردن و و کمی از هم فاصله گرفتن و جیمین از پشت جین در اومد
چراع قوشو و دور تا دور جنگل چرخوند و با حالت بامزه ای به جین گفت
% خب ، همچینم ترسناک نیستا هر لحظه انتطار داشتم یه دست با ناخونای دراز و تیز بره تو شکمم و دل و رودم و بریزه بیرون
جین لرزی کرد و شپلق کوبید پس کله دوستش
£ اه خفه شو چندش سادیسمی
و دوباره با فکر کردن به حرفش لرز بیشتری کرد و دادی زد
جیمین به ریکشنش خندید و ادامه داد
% فکرشو بکن هیچکس حتی جنازه هامونم پیدا نمیکنه و ما اینجا غذای کرکسا و حشره ها میشیم
و با حالت دراماتیکی ادای گریه کردن دراورد
جین با لگد زد تو باسن پسر دیگه و در حالی که بلند بلند بهش فوحش میداد اونو که پخش زمین شده و نمیدونست باسنشو بگیره و از درد ناله کنه یا بخنده ، پشت سرش جا گداشت و جلوتر رفت
جیمین با دیدن دور شدنش وحشت زده همه چی رو بیخیال شد و تندی پا شد و دنبالش راه افتاد
جین با حس کردن حضورش کنارش با جدیت به حرف اومد
£ باید از هم جدا شیم تا هر کدوم یه طرفو بگردیم وگرنه...
جیمین با شنیدن حرفش سیخ ایستاد و پرید وسط حرفش
% چییییی؟؟ عمرا !!! هیونگ عقل فاکیتو از دست دادی تا همینجاشم که اومدیم ریسک بزرگیه
جین خودشم قبول داشت حرفای دونسنگش حقیقت داره اما چاره دیگه ای نداشتن باید اینکار و انجام میدادن
YOU ARE READING
Mad boys/vminkook
Teen Fictionدا ×ستان راجب یه گروه چهار نفرس به اسم (Devils)که متشکل از چهار تا پسر که تازه به مدرسه شبانه روزی چودامدونگ اومدن و یه عضو جدید بهشون اضافه میشه کل مدرسه رو دستشون میچرخونن نه اینکه باباهاشون کله گنده و صاحب مدرسه باشن... نه فقط اونقدری کله خر...