نگاهشو به پسری که دستشو روی شونه اش گذاشته بود انداخت
با ندیدن اون دیک هد نفسشو راحت بیرون داد
+ سلام اتفاقی افتاده ؟ سونبه؟
# جونگکوک گفت که سمت راستتو نگاه کنی
+ جونگکوک ؟
# جی کی !
پسر دستشو برداشت و رفت تهیونگ توی بهت گذاشت وات د فاک
اروم زیر چشمی به جونگکوکی که توی سلف سرویس نشسته بود با زبونش در حال پاره کردن لپش بود انداخت
پسر که به تازگی متوجه شده بود اسمش جونگکوکه گوشیشو برداشت و بعد از تایپ صدای نوتیف گوشی تهیونگ بلند شد
_ بلوته ، میبینم مثل ببر زخمی چنگ زدنو تموم کردی
+ بلوته ؟ الان بهم گفتی بلوت ؟
blue tea_
YOU ARE READING
Yugen |KookV|
Teen Fictionچت استوری [compelet] از تعداد اپش نترسین خیلی کوچولوعه پارتا 🌱 تهیونگ دانشجوی جدید الورود رشته ی ادبیات که وقت مستی اشتباهی به جئون جونگکوک فاکر مشهور دانشگاهشون پیام میده + ددی فاک می _پس از همون اول زحمتی که میگفتی برام داری ، این بود؟ پارت های...