Q

2.4K 395 8
                                    

با دیدن سکوتش نفس عمیقی کشیدم سعی کردم خودم اروم‌کنم

_ کیم تهیونگ ، سوالم جواب نداره؟

+پدرم

چشمامو بستم نفس کلافه ای کشیدم

_ به چه حقی روی بلوته دست بلند کرده ، اینجور نمیشه پاشو اماده شو میریم بوسان

+ نه جونگکوک ، اون‌پدرمه اتفاقیه که افتاده

_ ار چی میترسی اخه عزیزم

بوسه پر محبتی روی پیشونیش گذاشتم در گوشش زمزمه کردم

_ من پیشتم

بوسه ارومی روی گوشش گذاشتم

_ تا من هستم هیچکس نمیتونه بهت نگاه چپ بندازه

به صورتش نگاه کردم که قطره اشک دیگه ای از چشمش چکید

_ نگاهش کن اخه ، یوگن گریه نکنا

+ کو...ک

با بغض خودشو توی بغلم جا داد با صدای بلند گریه کرد
شاید باید اینجوری اروم میشد

Yugen |KookV|Donde viven las historias. Descúbrelo ahora