N

2.8K 447 10
                                    

_جونگکوک_

اوکی این خیلی هات بود دیدن اون ببر پنجول کش توی اون تیشرت اور سایز

دستم سمتش دراز کردم کنار خودم نشوندمش

+ چی دوست داری ببینیم؟

لبخند محوی زد

_ هرچی دوست داری

+ اوه اوکی

با فکری که از مغزم زد شد پوزخندی زدم

+ ۳۶۵ روز ؟

_ هان؟!

+ ۳۶۵ روز بهت مهلت میدم عاشقم بشی !

_ جئون ... چت شده یهو !

با لپای سرخ شده نگاهشو ازم گرفت

لعنت کیوت خر ... با چشمای قلبی شده نگاهمو از لپاش گرفتم سمتش خم شدم

+ زیاده؟

_ یااااااا جونگکوک !

+ کمه؟

نفسمو توی صورتش پخش کردم

چشماشو بالا اورد توی چشمام نگاه کرد

چیشد ، چی به سر پلی بوی دانشگاه اومده بود ... انگار که دوست داشت همینجا زندگی متوقف شه

_ تو چی چقدر زمان میخوای؟

لبخندی زدم زمزمه کردم

+ من قبلا مسیر و تا ته رفتم ، الان ته اون جاده منتظرت ایستادم تا بیای

Yugen |KookV|Where stories live. Discover now