کمرشو بالا نگهداشت
تهیونگ به گردنش حمله کرد بوسه بارونش کرد
با دست دیگه اش دکمه کمربند تهیونگ باز کرد
شلوار از پاش کند دوتا لوپ باسن تهیونگ با دوتا دستش گرفت بالا برد
لباشون ثانیه ای از روی هم لغزیدن دست برنمیداشتن
تهیونگ دستشو سمت دیک جونگکوک برد روی ورودیش تنظیمش کرد
+ لعنت تهیونگ این حتی سرشم واردش نمیشه بار اولته؟!چجوری اینقدر حشری و باکره !
+ بیا بریم صندلی عقب
در ماشین باز کرد تهیونگ دنبال خودش کشید
روی صندلی پرتش کرد روش چنبره زد+ یادته بیبی گفتم باید التماس کنی برای به فاک رفتنت
_ جونگکوک ... لطفااااا ....
جونگکوک دستشو دوزر دیگ تهیونگ حلقه کرد تند حرکت داد
+ بیشتر تهیونگ ، دیک من خیلی باارزشه
_ لعنتتتت .... لطفاااا بهم بدشششششششش جئون
BINABASA MO ANG
Yugen |KookV|
Teen Fictionچت استوری [compelet] از تعداد اپش نترسین خیلی کوچولوعه پارتا 🌱 تهیونگ دانشجوی جدید الورود رشته ی ادبیات که وقت مستی اشتباهی به جئون جونگکوک فاکر مشهور دانشگاهشون پیام میده + ددی فاک می _پس از همون اول زحمتی که میگفتی برام داری ، این بود؟ پارت های...