i

3.1K 485 15
                                    

کمرشو بالا نگهداشت

تهیونگ به گردنش حمله کرد بوسه بارونش کرد

با دست دیگه اش دکمه کمربند تهیونگ باز کرد

شلوار از پاش کند دوتا لوپ باسن تهیونگ با دوتا دستش گرفت بالا برد

لباشون ثانیه ای از روی هم لغزیدن دست برنمیداشتن

تهیونگ دستشو سمت دیک جونگکوک برد روی ورودیش تنظیمش کرد

+ لعنت تهیونگ این حتی سرشم واردش نمیشه بار اولته؟!چجوری اینقدر حشری و باکره !

+ بیا بریم صندلی عقب

در ماشین باز کرد تهیونگ دنبال خودش ‌کشید
روی صندلی پرتش کرد روش چنبره زد

+ یادته بیبی  گفتم باید التماس کنی برای به فاک رفتنت

_ جونگکوک ... لطفااااا ....

جونگکوک دستشو دوزر دیگ تهیونگ حلقه کرد تند حرکت داد

+ بیشتر تهیونگ ، دیک من خیلی باارزشه

_ لعنتتتت .... لطفاااا بهم بدشششششششش جئون

Yugen |KookV|Tahanan ng mga kuwento. Tumuklas ngayon