N

2.6K 416 4
                                    

_ جونگکوک_

نگاهمو از قیافه سرخ شده اش برداشتم خندیدم

+ سکس؟ جدی ؟ خیلی بانمکه

مشتی به سینه ام زد

_ هییییییی جوری رفتار نکن انگار سکس هم مثل غذا خوردنه برات

قیافه متفکری به خودم گرفتم

+ خب مثل همونه دیگه ... یه نیاز بدنه

دستامو جلوی صورتش گرفتم سعی کردم هر کدومشو یه آدم فرض کنم

+ توش بخور هم هست

دستامو توی هم قفل کردم در حالی که دوتاشونو به هم میمالیدم

+ بکن بکن هست

یکی از دستامو شکل سوراخ کردم انگشت فاکم توش فرو بردم

+ توش شالاپ شالاپ هست

داشتم دستامو به هم میکوبیدم که یه چی محکم توی صورتم خورد

تهیونگ با چشمای گرد شده بالشت روی پاشو با سخاوت توی صورتم کوبیده بود فرار کرده بود

به حرکتش خندیدم
صدامو بلند کردم

+ منننن کههه عملییی نشونتتتتتت دادممممممم بلووووتهههههه ، میخوای یاداوری کنم برات

صدای جیغش اومد

_ خداااااا لعنتتتتتتتتت کنههههههههه بیحیاااااااااا چشمممممم سفییییدددددد

خندیدم سرمو روی صندلی پرت کردم

( وی عرق شرمش از‌ پیشونیش چکید 😂😑)

Yugen |KookV|Donde viven las historias. Descúbrelo ahora