+ فاک یو
خودمو روی کاناپه کِش دادم پتو رو با پام شوت کردم
+ شوخی میکنی کوک؟
پوزخندی زد ابروهاشو بالا انداخت
+ یعنی اینجوری دلخوریت برطرف میشه؟ آه باورم نمیشه ... منظورت از عذرخواهی روی کاناپه خوابیدنم بود؟!
_ دقیقا تهیونگ !
خم شد بالشت زیر سرمو مرتب کرد
_ حالا حالا ... اخماتو توی هم نکن
بوسه ای روی پیشونیم گذاشت سمت اتاق رفت
+ فاااااک یوووو جئووووووووون ... کارما کونتو به فاککککک بدهههههه
با شنیدن بسته شدن در اتاق تک خندی از روی ناباوری زدم
+ این دیگه اخرشه !
.
.
.چشمام تازه گرم شده بود با شنیدن صدایی از پشت مبل ...
فاک صدای چیه
با ترس به در بسته ی اتاق نگاه کردم !
نکنه خونمون جن داره؟با یاداوری تمام صحنه های فیلم ترسناک چشمامو بستمو پتو رو توی مشتم گرفت
آروم باش تهیونگ ! هیچی نیست ، توهم زدی
با صدای تقی که از توی اشپزخونه اومد
زمزمه کردم : یک ، دو
با گفتن سه با جیغ سمت اتاق دویدم خودمو روی تخت انداختم دنبال جونگکوک گشتم
+ کوک ! کوووووک
YOU ARE READING
Yugen |KookV|
Teen Fictionچت استوری [compelet] از تعداد اپش نترسین خیلی کوچولوعه پارتا 🌱 تهیونگ دانشجوی جدید الورود رشته ی ادبیات که وقت مستی اشتباهی به جئون جونگکوک فاکر مشهور دانشگاهشون پیام میده + ددی فاک می _پس از همون اول زحمتی که میگفتی برام داری ، این بود؟ پارت های...