G

3.3K 511 3
                                    

+ ته ته

_ چیه کوکو ؟

+ یااا اسمم اینکار نکن

_ یااا اسم منو چرا اینکار کردی؟

چپ چپی نگاهش کردم

+ من امشب میرم خونه

_ خب الان داری از شوهرت اجازه میگیری؟

بالشتم سمتش پرت کردم

+ میخواستم ببینم برای شام چی سفارش بدم برات بیارن

سر جاش نشست کتابشو توی بغلش گذاشت
با لبای غنچه شده ای که متفکر به آسمون خیره شده بود

آروم کنارش نشستم

چشمای مشکیشو بهم دوخت

وات د فاک من چمه ! قرار بود اون التماسم کنه که به فاکش بدم ولی الان ، سلول سلول تنم خواهش میکنه ببوسمش

+ میشه؟

_ چیو میشه؟

+ میشه زودتر بگی؟

_ اها باشه ، من جاجانگمیون میخوام

+ باشه

از روی تختش فرار کردم


بچه ها من امروز خیلی گرفتارم , کلاس دارم ، امتحان دارم
همین دو پارت برای امروز کافیه انشاللع فردا جبران میکنم

فعلا 🌱

Yugen |KookV|Where stories live. Discover now